فاطمیه
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
…
..
.
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم
یا زهرا (س)
…
..
.
نیازی از سر احساس خواهم
برات کربلا از یاس خواهم
به حق پهلوی بشکسته ی او
طواف مرقد عباس خواهم
…
..
.
در مجد و شرف یکه و تنها هستی
در فخر تو بس ، ام ابیها هستی
مریم که مقدس شده یک عیسی داشت
تو مادر یازده مسیحا هستی
…
..
.
غرقاب غمم دگر مرا ساحل نیست
جز اشک فراق دیگرم حاصل نیست
ای مرگ بیا ! که زندگی کردن من
بی فاطمه جز خوردن خون دل نیست
…
..
.
تو هم با کوفه هم دستی مدینه
نمک خوردی ولی پستی مدینه
کسی بر بازوی زهرا نمی زد
اگر دستم نمی بستی مدینه
…
..
.
عمریست رهین منت زهرائیم
مشهور شده به عزت زهرائیم
مردیم اگر به قبر ما بنویسید
ما پیر غلام حضرت زهرائیم
…
..
.
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
…
..
.
نگاه سرد مردم بود و آتش
صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل
هجوم قوم هیضم بود و آتش
شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) تسلیت باد .